طی نشستی با حضور اعضای جماعت دعوت و اصلاح شهرستان مهاباد، به‌تحلیل وضعیت سیاسی مصر و آینده‌ی اخوان‌المسلمین پرداخته‌ شد.


بنا به‌ گزارش خبرنگار اصلاح‌وب، رسول رسولی‌کیا دانش‌آموخته‌ی علوم دینی، مدرس و مترجم،‌ در نشستی به‌ تبیین و بازخوانی رویدادهای اخیر مصر در چند ماه‌ گذشته‌ با حضور عده‌ای از اعضا و هواداران جماعت دعوت و اصلاح مهاباد، در شامگاه‌ چهارشنبه 1 آبانماه‌ جاری در مسجد پاکنهاد شهرک، پرداخت.


 وی سخنانش را با طرح چند پرسش از جمله‌ اینکه‌ «چرا از مصر بحث می کنیم؟ چرا از کردستان، لیبی، تونس و... سخن نمی‌گوییم؟» آغاز نمود. وی درباب ضرورت پرداختن به‌ موضوع مصر افزود: دکتر طارق سویدان مدیر برکنارشده‌ی شبکه‌ی جهانی الرسالة نیز در جواب چنین سؤالی گفت که مردم یا از ماجرا غافلند یا رسانه‌ها تأثیر منفی بر آنان گذاشته‌اند. مگر نه‌ این است که‌ نخستین جرقه‌ی بیداری اسلامی در مصر زده‌ شده‌؟ مگر امام حسن البنا، اخوان را در مصر بنیاد ننهاده‌ است؟


رسولی‌کیا به‌ طرح سؤال «زمینه‌ها و علل انقلاب مصر چه‌ بودند؟ و چه‌ شد که‌ انقلاب مصر روی داد؟» پرداخت و در تشریح آن گفت: در زمان حسنی مبارک مردم گرسنه و بی‌سواد بودند و از  جانب وی خدمتی به مردم نرسید. اسلامگرایان نیز زندانی و تبعید بودند. در طول 18 روز انقلاب شد و مبارک بر کنار شد. مردم آزادی، کرامت انسانی، رفاه و عدالت اجتماعی می‌خواستند. شورای نظامیان قانون مصوب 1971 را لغو کرد و انتخابات و شورا را آغاز نمود. در انتخابات پارلمانی اخوان دو سوم کرسیها را کسب کرد و نظامیان شکست خوردند. احمد شفیق نخست‌وزیر مبارک به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، معرفی شد و مورد حمایت همه‌جانبه‌ی سیاسی، مالی و رسانه‌ای بسیاری از احزاب سکولیبرال مصری و قبطی‌ها و بازماندگان رژیم سابق که در همه‌ی نهادها و ارگان‌ها حضور داشتند قرار گرفت. در انتخابات ریاست جمهوری، اخوان در ابتدا کاندیدا نداشت و بعداً دو کاندیدا معرفی کرد تا اینکه محمد مرسی با اختلاف کمی از احمد شفیق جلو افتاد و اولین رئیس‌جمهور منتخب غیرنظامی مصر شد. وی تأکید کرد که‌ درهمان زمان نیز سلفی‌ها، پشت مرسی را خالی کردند. 5 وزیر از 36 وزیر مجلس مصر اخوانی بودند. مرسی با رأی 65 درصدی قانون را تصویب کرد و به چند کشور چین و روسیه (مخالفان امریکا) سفر کرد.


وی در ادامه‌ به‌ طرح پرسش «چرا و چگونه علیه‌ انقلاب کودتا صورت گرفت؟» پرداخت و در پاسخ افزود: پس‌مانده‌های ارتش مبارک ائتلاف کردند و احزاب بی‌نامی تشکیل دادند و کانالهای ماهواره‌ای بسیاری علیه‌ اسلامگرایان راه‌اندازی کردند. بحث اخوان‌هراسی در شبکه‌ها مطرح شد. این کانالها زنان فاحشه را جمع کردند تا علیه‌ اخوان حرف بزنند. احمد شفیق و... اتاق فکری در دبی برای شکست‌دادن اخوان بر پا کردند و حتی جوکهای ضد اخوانی را از مردم می‌خریدند. علمای درباری (افیونی) مثل علی جمعه می‌گفتند که اخوانی‌ها نجس‌اند و نباید در مصر بمانند. جبهه‌ی تمرد 23 میلیون امضا بر ضد اخوان جمع کرده بود (یکی گفته بود که من 700 بار امضا کرده‌ام). گروه‌ سیاه‌ (Black Group) با روپوش سیاه، جنایات زیادی علیه‌ معترضان انجام داد و به زنان زیادی تجاوز جنسی شد. جبهه‌ی تجرد نیز 26 میلیون امضا به‌ طرفداری از اخوان جمع‌آوری کرد. تظاهرات 30 میلیونی ( به گفته‌ی بی.بی.سی یک میلیونی) علیه‌ مرسی در میدان التحریر تشکیل شد که باپوشش خبری رسانه‌های خارجی و داخلی، حامی فرعون مبارک و تأیید احزاب موسوم به «جبهه‌ی نجات» و تحریک فراریهایی که در دولتهایی همچون امارات علیه انقلاب مصر، سنگر گرفته بودند، همراه بود.


وی افزود: سخنرانی تاریخی محمد مرسی، در واکنش به ضرب‌الأجل تعیین شده از سوی ژنرال‌های ارتش مصر، که در آن موافقت خود را بر برگزاری انتخابات پارلمانی و سپس ریاست‌جمهوری و همچنین تشکیل دولتی تازه با نخست‌وزیری دیگر غیر از هشام قندیل اعلام نمود، از تلویزیون رسمی، و به صورت زنده پخش شد، ولی همان شب کودتا شد و او را بر کنار کردند.»


وی درباره‌ی عناصر موجود در باطل در نبرد با حق، به قول شریعتی استناد کرد که‌ می‌گوید: در باطل سه عنصر زر (استثمار)، مثل قارون قدیم و دلارهای غرب و عربستان امروزی؛ زور (استعمار )، مانند فرعون قدیم و ارتش دولتهای امروزی و تزویر (استحمار)، مثل بلعم باعورای قدیم و شیخ ازهر و علمای درباری امروزی وجود دارند که طرف حق را تضعیف می‌کنند.


عوامل برکناری مرسی چه بود؟
 وی در پاسخ به‌ اینکه‌ چه‌ عواملی سبب برکناری مرسی شد، گفت: چندین عامل در این عمل مؤثر و این عوامل ربودن رئیس مرسی هرگز و به تنهایی به اشتباهات آن رئیس‌جمهور منتخب برنمی‌گردد (هرچند به اعتراف خودش اشتباهاتی در مدیریتش وجود داشته) بلکه سه عامل اساسی باعث این کودتای ننگین و خونین شد که عبارتند از الف) توطئه غربی و عربی علیه اخوان‌المسلمین و محمد مرسی، که در قاموس ظالمانه‌ی آنان، اسلامگرایان و بویژه اخوان نباید زمامداری نمایند؛ چرا که فلسفه‌ی وجودی اخوان اساساً با غرب در تضاد است و وارث امپراطور بزرگ عثمانی به شمار می‌آید. (ب) برنامه‌ها و پروژه‌های مرسی و اخوان المسلمین در مصر و منطقه، برای غرب و دولت‌های دست‌نشانده‌اش غیر قابل تحمل بود؛ چرا که برنامه‌های مرسی عبارت بودند از: اصلاح ارتش مصر، اصلاح قوه‌ی قضائیه‌ی فاسد، رهیدن از چنگال آمریکا و غرب، حل و فصل مشکلات امنیتی صحرای سینا، ایجاد نیروگاه هسته‌ای به‌جای حمایت از نیروگاه هسته‌ای اسرائیل، اصلاح رسانه و صدا و سیما، اصلاح الازهر، حل قضیه و بحران فلسطین و... (ج)میانه‌روی و وسطیت مرسی و اخوان‌المسلمین، برخی از کارشناسان بر این باورند که کودتای نظامی اخیر علیه اخوان به عنوان منادی وسطیت و میانه‌روی در بین جنبش‌های اسلامگرا به این معناست که غرب و آمریکا از جنبش‌های میانه‌رو بیشتر بیم دارند تا دیگران.


آیا مرسی و اخوان پشیمان هستند؟
رسولی‌کیا درباب پیامدهای کودتا و پشیمانی و عدم پشیمانی مرسی و اخوان گفت: «اخوان المسلمین و محمد مرسی هرگز از تجربه‌ی خود در مصر علیرغم کودتا، زندان و... پشیمان و نادم نیستند؛ چراکه اگر اخوان وارد صحنه نمی‌شد مطمئناً انقلاب عظیم مصر در نطفه خاموش می‌شد، ولی امروز هرچند این جنبش بیش از 5000 نفر شهید داده و بیش از 10 هزار نفر زندانی دارد، ولی همین که از مشروعیتی قانونی برخوردار است که همه‌ی آزادیخواهان جهان به آن می‌بالند، برایش دستاورد اندکی نیست. امروزه اندیشه و مدرسه‌ی اخوان و مقاومت رهبران آن در برابر ارتش تا دندان مسلح و شهادت طرفداران آن و... این جنبش را به قول استاد محمد الجوادی به جنبش محبوب میلیون‌ها انسان در مصر و خارج آن و حتی در جهان تبدیل کرده است.»


امروزه چه کسی در میدان هستند؟
رسولی‌کیا در پایان به‌ تداوم اعتراضات دانشجویان، دانش‌آموزان نسبت به‌ کودتاچیان در شهرهای مختلف مصر اشاره‌ و تأکید کرد‌ که‌ داشتن صبر و مقاومت، وحدت صف، میانه‌روی، داشتن نظم، حضور در میدان و اعتقاد به نصرت الهی از مهمترین وظایف مسلمانان اخوانی است.